سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طنز
 
قالب وبلاگ
پیوندهای روزانه

من نمیدونم تو این سریال ها این سیم تلفن شون چقد بلنده اخه تلفن رو تو دستشون میگیرن همه اتاقارو میگردن سیمش تموم نمیشه
اندازه 4تا جاروبرقی سیم داره لامصب
+++
ما یه جفت گودزیلا داریم که 6 سالشونه یه بار داشتن خاله خاله بازی میکردن منم مثل گاو محو تماشاشون شده بودم که یکیشون به خواهرش برگشت گفت شوهرت کجاست دومی گفت من که شوهرندارم سقط شده یعنی تا 3 ساعت تو شوک بودم مثل اینکه شوهرش قبل از به دنیا اومدن سقط شده
*****
تجربه ثابت کرده 4 دقیقه خوابیدن سر کلاس درس معادل است با 4 ساعت خواب مفید در خانه
++

یکی از فانتزی هام اینه که

برم تو مدرسه های فوتبال تو لهستان سه سال اونجا بازی کنم صدو بیست تا گل زیبا هم بزنم بعد فرگوسن بیاد اونجا التماس کنه که تو رو خدا بیا برام بازی کن بعدش من قبول نکنم و برم تو افق محو شم اونم ناراحت بره سر تمرین تیمش بعد همینجور که دارن تمرین میکنن آفتاب هم از پشت کوه ها میتابه توپ بیوفته زیر پای من منم بیام تو زمین همه رو دریپل بزنم بعدش شوت کنم توپ تور دروازه رو پاره کنه همه همینجور که منو نگاه میکنن بگم سلام بچها ها یار جدید نمیخواین

**
یکی از لذت های دوران کودکیم  این بود که مغز پسته رو توری در بیارم که پوستش نشکنه هر وخت هم موفق میشدم کلی زوق مرگ میشدم.شما هم هم اینجوری بودین ایا یا فقط من اینجوری بودم عایا؟

++
صبح که از خواب پریدم اولین سوالی که برام پیش اومد این بود که من الان کجام؟
یه کم که دقت کردم فهمیدم مامانم اتاقم رو تمیز کرده
++
 اینقدر که بازیکنای فوتبال ما تو فکر شادی بعد از گل هستن به فکر خود گل زدن نیستن
++
فقط یه اقا پسر ایرانی می تونه وقتی از سر جلسه امتحان میاد بیرون با نیشی باز و رویی خندان بگه گند زدم ایشالا ترم بعد! یعنی بیخیال تا این حد اخه
++
دقتی رو که دخترا خانم ها موقع روبوسی عید دارن تا اینکه آرایششون خراب نشه جراح مغز و اعصاب حین عمل نداره
فک کنم ماچ آبدار از هزار تا فحش و بد و بیرا براشون بدتره
++
ایدئولوژی بعضی‌ دخترا خانم ها در آرایش ‌کردن
همان ایدئولوژی نقاشی‌های دوران مهدکودک است

جای سفید در صفحه باقی نگزارید !آفرین


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 94/4/10 ] [ 1:19 عصر ] [ مرتضی ماهیگیر ] [ نظرات () ]

سوپری محلمون “پوست پسته” میفروشه کیلویی 10هزار تومن!
بابام ازش پرسید این دیگه چه صیغه ایه؟؟؟
میگه یکی اینکه قاطی پسته ها کنی بذاری جلو مهمون که زیاد نشون بده،
دوم اینکه یه بسته نمک بزارین بغل دستتو نمک بزنین و بمکین!

سوم اینکه بذاری جلو در خونه قاطی آشغالا که مردم فکرکنن پسته خوردین

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

یارو خفاش میبینه از خنده غش میکنه. میگه تاحالا موش چادری ندیده بودم

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

بابام : آب یخ نخور چاق میشی!!!!
من: واسه چی؟ چه ربطی داشت؟؟!!!
بابام: آب یخ میخوری، چربیات یخ میزنن سفت میشن چاق میشی…!!!!

++++++++++++++++++++++++++

دقت کردین همیشه بلافاصله بعد از کلیک کردن روی آیکن Shut Down یادت میاد که چه کاری با کامپیوتر داشتی

++++++++++++++++++++++++++++++++++++

گشت انتظامی دهن غضنفرو بو میکنه میگه دهنت بو الکل میده،مشروب خوردی؟ – میگه نه فقط زکریای راضی رو بوسش کردم

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

غضنفر تو هواپیما کنار تیمسارى میشینه میکه :آقا سربازى؟تیمساره مىبینه آدم ساده ایه میکه:بله…غضنفر میگه مرض داری لباس تیمسار پوشیدى

 

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 94/4/10 ] [ 9:54 صبح ] [ مرتضی ماهیگیر ] [ نظرات () ]

بعضی از این پشه ها هم هستن، انگاری اگزوز زنبوری قورت دادن. موقع خواب صدای موتور سنگین میدن توی اتاق

*******************

) چرا اگه به کسی بگن جوجویِ من… پیشی من… و موشی و از این کلمه ها طرف خوشش میاد… اما اگه بگن حیوون عصبی می شه؟! مگه جفتشون یکی نیستن؟

*******************

هنوز متروی استاد معین خیسه… بوی شمال میده… تو مترو هنوزم کلوچه می فروشن…

*******************


) دیشب داداشم تو خواب هذیون می گفت و جیغ می کشید… رفتم تو اتاق می بینم بابام بالاسرشه. می گم خب بیدارش کن! می گه بذار کابوسشو ببینه، اینهمه پول دی وی دی میده فیلم ترسناک می گیره بذار سه بعدیشم ببینه!

*******************

) از وقتی مدرکمو گرفتم مامانم در طول روز فقط یه بار مهندس صدام می کنه. اونم شبا که بهم میگه مهندس بو گند خفمون کرد این آشغالارو بذار دم در.

23) الان یه کیبورد باز کردم دارم درستش می کنم.
دخترم سه سالشه اومده کنارم ازم می پرسه: بابا این چیه؟
می گم: کیبورد.
می گه: من نبردم!
می گم: کیبورد!
می گه: من نبردم

*******************

) یه زمان ملت کارشون که با کامپیوتر تموم می شد روی کیبورد و مانیتور و کیس کاور می کشیدن! یعنی در حد رو مبلی پذیرایی!
این روزا وقت نمی شه بدبختو خاموش کنیم خنک شه.

*******************


) به دادشم گفتم لپ تاپمو بده. دو متر کلا از هم فاصله داشتیم. دیدیم نه می تونه پرت کنه نه می تونه سُر بده. آخرش گذاشتش روی یک پتو گفت بکِش از اون ور!


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 94/4/10 ] [ 9:53 صبح ] [ مرتضی ماهیگیر ] [ نظرات () ]

نمیدونم دیدین یا نه قبلا پشت ماشینا مینوشتن لطفا مرا بشویید....یادیشب خواب دیدم رفتم کارواش...جدیدامینویسن تحت تعقیب کارواش هه هه هه هه هه

 

++++++++++++++++++++++++++++++++++**************************

شمام عایا وختی بچه بودین شبایی که برق میرفت شمع روشن میکردین و پارافین آب شده رو میریختین روی دستتون؟
یا فقط ما اینجوری بودیم عایا؟
زنده باد بچه های دهه هفتادی

+++++++++++++++*********+++++++****

یکی از فانتزیام اینه که با دو سه کیلو پسته کنار پرایدم وایساده باشم خبرنگار 20:30 بیاد ازم بپرسه نظرت راجب قیمت پسته چیه؟
منم یه نگاه به پسته های توی دستم بکنم بعد رو به دوربین بگم:من که راضیم
بعد سوار پرایدم بشم و جلوی چشمای از تعجب گرد شده خبرنگار با پرایدم بریم تو افق محو بشیم
دل همتونم جیززززززززززز بشه

+++++++++++++++

ایـن دختـرایـی کـه میگـن بـا هیشـکی نبـودن چـــرا وقتــی عصبیــشون میکنــی
میگــن همتــون مثـل همین؟

++++++++++++++++++++++++

اصولا در 99% اوقات با خانواده مشکلات رو
در میون نذاری سنگین تری :دی

+++++++++++++++++++++++++++

طرف سگش فلج بوده دزد که میومد خونش سگه رو میزاشت تو فرغون میدویید دنبالش...!

++++++++++++++++++++++++++

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 94/4/10 ] [ 9:51 صبح ] [ مرتضی ماهیگیر ] [ نظرات () ]

پوسته پسته شور جهت مکیدن کیلویی 6 هزار تومن موجود است.

 


+++++++++++++++++++++++++++++++++++========


کالسکه چیست؟؟؟
.
واژه ای است که یک اصفهانی ، هنگام تست یک میوه کال بکار میبر

***********************************8888


هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن...
حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب بعد حتما ًمیگه:«الان اومــــــدم بکــــشمـــــــِــــت... اَه لعنتی پتو داره نمیشه!

+++++++++++++++++++++++++++++++++++


هر وقت مهمون میخواد بیاد خونمون ...
مامانم اولین کاری که میکنه اینه که ...
میاد تو اتاق ما پسرا اسپری خوشبو کننده میزنه ...
یعنی رسمن ما رو به چشم راسو میبینه ... :|

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++=


اعتراف م?کنم بچه که بودم ?ه بار با آجر زدم
تو سر ?ک? از بچه ها? اقوام,تا بب?نم دور
سرش از اون ستارهها و پرنده ها م? چرخه ?ا
نه!!!!!


د?گه هم?ن روزاست که ?ه پرا?د گذر موقت توی خیابون بب?ن?م
حسرت بخوریم ..!

 

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 94/4/10 ] [ 9:50 صبح ] [ مرتضی ماهیگیر ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 39
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 44039