بچه که بودم یه روز بابام منو برد بهداری واکسن بزنم ، آقا تا چشمم خورد به آمپول شروع کردم خون گریه کردن و التماس کردن … چند نفرم زیر بقلمو گرفته بودن و منم زجه میزدم ؛ تا الکل رو زد به بازوم گفتم کارم تمومه و به عنوان آخرین حرفم گفتم “یا حسین شهید”
آقا همه پرسنل از خنده موزیاییک بود میجوییدن هااااا …
یه همچین آدم کولی ای بودم من یعنی ، بعععله !
.
.
اینا که یه تار موی همسرشون رو به یه دنیا نمیدن ، اگه همونو تو غذا پیدا کنن ؟ صداتونو نمیشنوم ؟!؟!
.
.
گاهی یه چیزایی تو یخچال پیدا می کنم که بعضا فقط دو سه سال از خودم کوچکترن !
.
.
تا حالا دقت کردین هرچى به اواخر مرداد نزدیکتر میشیم از اوایلش دورتر میشیم ؟؟؟
خیییییییییییییییلی دنیاى عجیبیه !!!
.
.
من مطمئنم یه روز یخچال از من انتقام میگیره و هر نیم ساعت یه بار میاد در اتاقمو باز میکنه چند دقیقه بهم خیره میشه بعد دوباره درو میبنده !
.
.
دختره با 120کیلو وزن توی قسمت علایق زده : ورزشهای رزمی !
یاد پاندای کونگفو کار افتادم …
.
.
اگر د?د? جوان? بر درخت? تک?ه کرده سر?ع ب?ار?دش کنار ?هو گ?بی چ?ز? م?خوره تو سرش چارتا فرمول به ف?ز?ک اضافه م?کنه بدبخت م?ش?م !
.
.
اعتراف میکنم یه بار با ماشین از خونه اومدم بیرون وسط راه یادم رفت کجا داشتم میرفتم برگشتم خونه !
.
.
واقعا چرا مجریای برنامه کودک همشون خاله ن ؟
چرا هیچوقت عمه ها مجری برنامه‌های کودک نمیشن ؟
.
.
اگه پشه ها نبودن من تا الان از تنهایی دپرس شده بودم ؛ مخاطب خاص شدم براشون ، شبا میان بیدارم میکنن !
.
.
در بین امور ممکن الذکر
گفتم که کنم اشارتی بکر
اما همه وقت مشکلم بود
اسهال قلم ، یبوست فکر
.
.
اعتراف میکنم بچه که بودم تو خونه فوتبال بازی می کردم احساس می کردم تماشاچیا دارن منو صدا میزنند ، جو منو می گرفت رو فرش تف مینداختم !
.
.
هرکه با احساس شد خواهد شکست ، بگووو خببب !
.
.
امروز تنه یه پسره یه شلوار دیدم ، با هر فرمولی حساب کردم که ببینم این شلوارو چطوری پاش کرده نفهمیدم …
لامصب فک کنم با پاشنه کش پوشیده بود !
.
.
الان داشتم کیبورد رو می تکوندم ، با مواد غذایی که ازش بیرون اومد میشد مردم سومالی رو نفری 3 وعده غذا داد !
.
.
فرمون دادن دخترا :
بیا
بیا
بیا
بیا
افتاد تو جوب نیا …
.
.
ای کسانی که هنگام ورود پدرشان به اتاق بلافاصله صفحه فیسبوغ را بسته سپس ساعتها به عکس بک گراند دسکتاپ خیره می شوید ، بدانید که موقع گرفتن پول تو جیبی هم پدرتان کنترل را به دست گرفته و به صفحه تلویزیون خیره خواهد شد !
.
.
شماره هایی که در طول روز بهم اس میدن :
Takhfif
Vitrin
Mosabeghe
Pishvaz
دهکده ابی پارس
هایپر استار : دستمال توالت 2950ت هندوانه کیلو 650ت
مامانم : کجایی ؟
.
.
بعضی از حرفا تو دل آدم می مونه مثل تیکه های رانی آناناس تو قوطی !
.
.
امروز به طرف میگم : کلاغه برام خبر آورده که سیگار میکشی …
برگشته میگه : تو چی میکشی که می تونی با پرنده ها صحبت کنی ؟
مردم حاضرجوابه ما داریم ؟